ناجیان آب کشاورزی

همه باهم حیات را به زمین برگردانیم

ناجیان آب کشاورزی

همه باهم حیات را به زمین برگردانیم

بحران‌ آب‌ ;سیاستگذاری‌ ها و راهبردها

پدیدآورنده: منوچهری‌، غلامرضا
نشریه: همشهری،شماره نشریه: 15و 16/6/79

 

مشکل‌، فقط کمبود بارندگی‌ نیست‌; بحران‌ آب‌; سیاستگذاری‌ها و راهبردها مهندس‌غلامرضامنوچهری‌ بحث‌ بحران‌ آب‌ و کمبود آب‌ در واقع‌ به‌ دو شکل‌ و دومقوله‌، یکی‌ کمبود آب‌ به‌ طور عمومی‌ و یکی‌ هم‌ خشکسالی‌ ، مطرح‌ شده‌ که‌ این‌ دو مقوله‌، کاملا جدا هستند. خود بحران‌ آب‌ ممکن‌ است‌ هیچ‌ یک‌ از این‌ دو و یا مجموع‌ این‌ دو نباشد.بحران‌ آب‌ در واقع‌ عدم‌ توازن‌ و تناسب‌ بین‌ منابع‌ و مصارف‌، چه‌ از بعد کمی‌ چه‌ از بعد کیفی‌ است‌.یعنی‌ ممکن‌ است‌ که‌ ما به‌ دلیل‌ آلوده‌ شدن‌ منابع‌ آب‌ دچار بحران‌ شویم‌ و همچنین‌ بحران‌ آب‌ ممکن‌ است‌ ناشی‌ از اختلال‌ در مدیریت‌ تامین‌ و توزیع‌ آب‌ باشد و یا اینکه‌ از دعوا و منازعه‌ بین‌ مصرف‌کنندگان‌ ناشی‌ شود.ولی‌ به‌ هر حال‌ اگر بخواهیم‌ به‌ طور کلی‌ تعریفی‌ برای‌ بحران‌ آب‌ بکنیم‌، باید بگوییم‌ که‌ بحران‌ آب‌ عبارت‌ از عدم‌ توازن‌ و تعادل‌ بین‌ منابع‌ و مصارف‌ به‌ صورت‌ بالقوه‌ و نیز در عمل‌ است‌.به‌ این‌ ترتیب‌ کشور ما در واقع‌ براساس‌ تعاریف‌ جهانی‌، در مرز بحران‌ قرار دارد و ما طبیعتا از جهت‌ تامین‌ آب‌، آسیب‌پذیر هستیم‌

مناطق‌ مختلف‌ کشور به‌ حسب‌ میزان‌ بارندگی‌ و سرانه‌ آبی‌ که‌ دارند، در وضعیت‌ متفاوتی‌ قرار دارند و می‌شود گفت‌ که‌ در بعضی‌ از نقاط کشور به‌ حد بحران‌ کامل‌ رسیده‌ایم‌، در بعضی‌ نقاط دیگر در مرز بحران‌ هستیم‌ و در پاره‌ای‌ نقاط در یک‌ حالت‌ قابل‌ قبول‌ وتعادل‌ نسبی‌ قرار داریم‌.چرا که‌ ما منابع‌ آب‌ را نمی‌توانیم‌ به‌ صورت‌ یک‌ شبکه‌ به‌ هم‌ پیوسته‌ در نظر بگیریم‌ و بلکه‌ باید منابع‌ آب‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ مقوله‌ محلی‌ و منطقه‌ای‌ در نظر داشته‌ باشیم‌ ، منتهی‌ از لحاظ سیاستگذاری‌ و برنامه‌ریزی‌ به‌ صورت‌ کلان‌ به‌ قضیه‌ نگاه‌ کنیم‌. آنچه‌ که‌ مسلم‌ است‌ کشور ما در معرض‌ پدیده‌ خشکسالی‌ مستمر بوده‌ و لذا با خشکسالی‌ به‌ صورت‌ یک‌ مقوله‌ درازمدت‌ باید برخوردکرد و ظرفیت‌سازی‌های‌ ما و برنامه‌ریزی‌های‌ ما باید به‌ گونه‌ای‌ باشد که‌ بتوانیم‌ سال‌های‌ خشک‌ را با حداقل‌ خسارات‌ و صدمات‌ بگذرانیم‌.یعنی‌ برنامه‌های‌ ظرفیت‌سازی‌،تامین‌، انتقال‌، توزیع‌ و حتی‌ مدیریت‌ مصرف‌ نمی‌تواند براساس‌ یک‌ سال‌ متعارف‌ تعریف‌ شود، بلکه‌ باید سال‌های‌ خشک‌ را در این‌ نوع‌ برنامه‌ریزی‌ دخالت‌ داد و منطبق‌ با آن‌ رفتار کرد.هر چقدر بهره‌برداری‌ ما از منابع‌ بیشتر می‌شود طبیعتا حاصل‌ تقسیم‌ حجم‌ برداشتی‌ به‌ ظرفیت‌ موجود یا بالقوه‌ نیز بیشتر شده‌ و آسیب‌پذیری‌ ما در مقابل‌ خشکسالی‌ و به‌ طور کلی‌ اتفاقات‌ غیرمترقبه‌ افزایش‌ می‌یابد. مشکلی‌ که‌ هم‌ اینک‌ در تهران‌ پیدا کرده‌ایم‌، که‌ با استحصال‌ نزدیک‌ به‌ صد در صد منابع‌ موجود برای‌ شرب‌، ما در مقابل‌ سال‌های‌ خشک‌ بسیار آسیب‌ پذیریم‌ و این‌ مشکل‌ کم‌ و بیش‌ در نقاط دیگر کشور هم‌ هست‌.سدهایی‌ که‌ قرار بوده‌ است‌ که‌ آورد رودخانه‌ را تنظیم‌ چندساله‌بکنند هم‌ اینک‌ نمی‌توانند این‌ نقش‌ را ایفا نمایند. * سیاست‌های‌ تامین‌ آب‌ شهرها در آینده‌ در گذشته‌ با جمعیت‌های‌ محدودی‌ که‌ شهرها داشتند، طبیعتا در شهرهای‌ متوسط و کوچک‌ کشور، آب‌ از طریق‌ چشمه‌ها، قنوات‌ و با حفر چاه‌هایی‌ در حوزه‌ شهر و انتقال‌های‌ محدود تا حداکثر .٣ کیلومتر، تامین‌ می‌شده‌ است‌.در حال‌ حاضر ما ناچاریم‌ برای‌ تامین‌ درازمدت‌ آب‌ شهرها به‌ ویژه‌ شهرهای‌ بزرگ‌، متکی‌ به‌ انتقال‌ آب‌ از فواصل‌ دورتر باشیم‌ که‌ البته‌ این‌ راه‌حل‌، پرهزینه‌ و غیرقابل‌ تحمل‌ برای‌ اقتصاد ماست‌. طبیعتا میزان‌ سرمایه‌گذاری‌ که‌ دولت‌ انجام‌ می‌دهد یا پولی‌ که‌ از مردم‌ می‌گیریم‌ برای‌ خدمات‌ آب‌ شهری‌، باید متناسب‌ با تولید ناخالص‌ ملی‌ (درآمد کل‌ کشور)، درآمد سرانه‌ و سهم‌ بخش‌های‌ مختلف‌ باشد و ما نمی‌توانیم‌ انتظار داشته‌ باشیم‌ که‌ یک‌ نسبت‌ غیرمتعارف‌ و فوق‌العاده‌ای‌ از سرمایه‌گذاری‌ را برای‌ بخش‌ آب‌ شهری‌، با همه‌ وجوبی‌ که‌ دارد، تخصیص‌ داده‌ شود. بنابراین‌ در کنار سیاست‌های‌ انتقال‌ آب‌، استفاده‌ از منابع‌ موجود در حاشیه‌ شهرها و در اطراف‌ شهرها بسیار مهم‌ است‌. این‌ منابع‌ تا به‌ حال‌ به‌ مصارف‌ شرب‌، کشاورزی‌ و صنعتی‌ رسیده‌ که‌ عموما بخش‌ کشاورزی‌ سهم‌ عمده‌تری‌ دارد و در بسیاری‌ از مناطق‌ ناچاریم‌ منابع‌ بخش‌ کشاورزی‌ را در اختیار بگیریم‌.چه‌ منابع‌ سطحی‌ و چه‌ زیرزمینی‌ و در ازای‌ آن‌ با برنامه‌ریزی‌ و سرمایه‌گذاری‌ متناسب‌، بتوانیم‌ از پساب‌های‌ حاصله‌ حداقل‌ درصد قابل‌ توجهی‌ از آن‌ حقابه‌ را به‌ نوعی‌ به‌ اکوسیستم‌ و به‌ محیط طبیعی‌ برگردانیم‌. در واقع‌ ما فقط می‌توانیم‌ منابع‌ آب‌ موجود را با شیوه‌های‌ تکامل‌ یافته‌تر برنامه‌ریزی‌ نماییم‌ و قادر به‌ تولید آب‌ هستیم‌.استحصال‌ منابع‌ آب‌ درجه‌ و نیز به‌ مرز نهایی‌ نزدیک‌ شود.به‌ نظر می‌رسد برنامه‌ریزی‌ باید عمدتا روی‌ مقوله‌ مدیریت‌ مصرف‌ (یا تقاضا) متمرکز شود. موضوع‌ مهم‌ دیگر حفاظت‌ از منابع‌ آب‌ شرب‌ شهرها می‌باشد که‌ در گذشته‌ کمتر مورد توجه‌ قرار می‌گرفت‌ و اکنون‌ اهمیت‌ بیشتری‌ پیدا می‌کند.شاید بحث‌ بسیار مهمتری‌ که‌ باید عنوان‌ شود این‌ است‌ که‌ به‌ یک‌ نگرش‌ جامع‌ به‌ کل‌ چرخه‌ آب‌ در طبیعت‌ شهر و اطراف‌ آن‌، بویژه‌ در کلان‌شهرها نیاز داریم‌. یعنی‌ ما از همان‌ حوضه‌های‌ آبریز که‌ تامین‌کننده‌ آب‌ شهرها است‌ و در ارتباط با سدها و یا آب‌های‌ زیرزمینی‌ آن‌، باید حساسیت‌ نشان‌ دهیم‌ و این‌ حساسیت‌ تا پایین‌ دست‌ حوضه‌های‌ آبریز و در پایین‌تر از شهرها که‌ پساب‌ها یا فاضلاب‌ها تخلیه‌ می‌شوند، باید وجود داشته‌ باشد.هرگونه‌ ساخت‌ و ساز و تحرکات‌ و فعالیت‌ انسان‌، روی‌ تغذیه‌ این‌ حوضه‌ها اثر می‌گذارد.در مقوله‌ سیل‌ و خسارتی‌ که‌ ممکن‌ است‌ از سیل‌ به‌ شهرها وارد شود و روی‌ کیفیت‌ آب‌ و حتی‌ مصرف‌ آب‌ اثر بگذارد، باید حساس‌ باشیم‌.بنابراین‌ ما بالا دست‌ منابع‌ آب‌ و اطراف‌ سدها را باید مورد توجه‌ قرار دهیم‌، حریم‌ رودخانه‌ها نه‌ تنها حریم‌های‌ فیزیکی‌ بلکه‌ حریم‌های‌ زیست‌محیطی‌ رودخانه‌ها را باید مدنظر داشته‌ باشیم‌ و همچنین‌ در داخل‌ شهرها مساله‌ شبکه‌های‌ آب‌ و تلفات‌ آن‌ را باید مورد توجه‌ بیشتر قرار دهیم‌.بیلان‌ آب‌ زیرزمینی‌ شهر و بیلان‌ مجموع‌ آب‌ زیرزمینی‌ و سطحی‌، آب‌های‌ سطحی‌، کنترل‌ سیلاب‌ها، تلفیق‌ آب‌های‌ سطحی‌ و زیرزمینی‌، حتی‌ بازیابی‌ آب‌های‌ سطحی‌ و جلوگیری‌ از آلودگی‌هایی‌ که‌ توسط آنها می‌تواند واقع‌ شود، خود فاضلاب‌، بازیابی‌ آن‌، مقوله‌ آب‌های‌ زیرزمینی‌ شهر و توجه‌ به‌ نقاطی‌ که‌ آب‌ زیرزمینی‌ بالا آمده‌ است‌، بررسی‌ افت‌ کیفیت‌ آب‌های‌ زیرزمینی‌ یا پایین‌ رفتن‌ سطح‌ ایستایی‌ آب‌های‌ زیرزمینی‌ و...که‌ این‌ موارد یک‌ مجموعه‌ کاملا به‌ هم‌ پیوسته‌ است‌ و هنوز ما در قالب‌ یک‌ نگرش‌ علمی‌ با مساله‌ آب‌ و شهر برخورد نکرده‌ایم‌، چرا که‌ با تفرق‌ دستگاه‌های‌ خدمات‌رسانی‌ و دستگاه‌های‌ مسئول‌، بنیه‌ علمی‌ پرداختن‌ به‌ این‌ مسائل‌ ضعیف‌ است‌ و همیشه‌ به‌ صورت‌ مقطعی‌ پاسخگوی‌ مسائل‌ بوده‌ایم‌، ولی‌ برای‌ این‌ که‌ بتوانیم‌ به‌ نحوی‌ به‌ توسعه‌ پایدار شهرها فکر کنیم‌، باید این‌ مجموعه‌ را کنار هم‌ بگذاریم‌ و مطالعه‌ کنیم‌ تا ببینیم‌ وضع‌ به‌ چگونه‌ است‌. در کنار بحث‌ حفاظت‌ از آب‌ در جهت‌ تامین‌ آب‌، مقوله‌ مدیریت‌ تقاضا و مدیریت‌ مصرف‌ هم‌ جایگاه‌ مهمی‌ دارد.گرچه‌ در تعریف‌ مدیریت‌ تقاضا ممکن‌ است‌ که‌ بخش‌هایی‌ مثل‌ بازیابی‌ آب‌ و مقوله‌ آب‌ به‌ حساب‌ نیامده‌ و امثال‌ آن‌ هم‌ در این‌ طبقه‌بندی‌ قرار گیرد، ولی‌ به‌ هرحال‌ به‌ بخش‌های‌ دیگری‌ که‌ ذکری‌ از آنها نشده‌ است‌، در قالب‌ مدیریت‌ تقاضا اشاره‌ای‌ می‌کنیم‌. طبیعتا مردم‌ ما و شهرنشینان‌ ما، باید "زندگی‌ با مصرف‌ آب‌ کمتر" را درک‌ کنند و با شیوه‌های‌ آن‌ آشنا شوند.صاحبان‌ صنعت‌ و ارائه‌دهندگان‌ خدمات‌ باید فعالیت‌هایشان‌ را با تعریف‌ مصرف‌ آب‌ کمتر پیش‌ ببرند و رفاه‌ جامعه‌ و سطح‌ بهداشت‌ جامعه‌ با الگوی‌ مصرف‌ آب‌ کمتر باید تحقق‌ یابد.این‌ مساله‌ نیاز به‌ یک‌ آموزش‌ فرهنگی‌ بالا و فشرده‌ دارد.نیازمند به‌ کارگیری‌ فناوری‌ است‌ و طبیعتا سرمایه‌گذاری‌ متناسب‌ با آن‌ را می‌طلبد و به‌ هر حال‌ در مجموع‌، احتیاج‌ به‌ یک‌ محیط سازی‌ مناسب‌ دارد که‌ ما هنوز به‌ این‌ نقطه‌ نرسیده‌ایم‌ و فاصله‌ زیادی‌ را برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ محیط و فضای‌ اجتماعی‌، فرهنگی‌، علمی‌، فنی‌ و اقتصادی‌ مناسب‌ برای‌ مصرف‌ صحیح‌ آب‌ داریم‌. بخش‌ کشاورزی‌ به‌ عنوان‌ بالاترین‌ مصرف‌کننده‌، بیشترین‌ هدرروی‌ آب‌ را دارد که‌ باید مورد توجه‌ قرار گیرد.آب‌ شهری‌ گرچه‌ به‌ ظاهر فقط ٥ یا ٦ درصد منابع‌ آب‌ کشور را مصرف‌ می‌کند، ولی‌ به‌ جهت‌ این‌ که‌ در آن‌ حوزه‌ها سهم‌ مصرف‌ آب‌ شهری‌ بسیار بالاست‌ و امکان‌ جایگزینی‌ وجود ندارد، با معضلات‌ جدی‌ در تامین‌ حداقل‌ نیاز آب‌ شهری‌ مواجه‌ می‌باشیم‌. در شهرهایی‌ مثل‌ تهران‌ و شهرهای‌ بزرگ‌ دیگر کشور، ما ناچاریم‌ که‌ با اعمال‌ مدیریت‌ مصرف‌، بخشی‌ از نیازهای‌ آینده‌ را پاسخگو باشیم‌ و در واقع‌ ما با یک‌ مدل‌ پویا و پیچیده‌ اقتصادی‌، فنی‌، فرهنگی‌ و اجتماعی‌ مواجه‌ می‌شویم‌ که‌ همه‌ عوامل‌ این‌ مدل‌ در اختیار ما نیست‌ و ما به‌ عنوان‌ بخش‌ آب‌ و فاضلاب‌ شهری‌، بخشی‌ از آن‌ را در اختیار داریم‌.این‌ مدل‌ در طول‌ زمان‌ حرکت‌ می‌کند و ظرافت‌ خاص‌ خود را دارد و این‌ که‌ فکر کنیم‌ به‌ سرعت‌ بتوانیم‌ به‌ یک‌ مجموعه‌ کاملا سازگار و تنظیم‌ شده‌ در بخش‌های‌ مختلف‌ برسیم‌، قدری‌ مشکل‌ است‌ .در عین‌ حال‌ باید به‌ عنوان‌ یک‌ راه‌حل‌ غیرقابل‌ اجتناب‌ به‌ این‌ قضیه‌ نگاه‌ کنیم‌.راه‌حلی‌ که‌ باید چالش‌های‌ جدی‌ در پیش‌ رو را، پاس دهد.در شهرهای‌ ما، رشد جمعیت‌ به‌ عنوان‌ یک‌ چالش‌ تلقی‌ می‌شود، چون‌ این‌ رشد جمعیت‌ سازگار با ظرفیت‌های‌ زیست‌محیطی‌ ما نیست‌ حتی‌ متناسب‌ با ظرفیت‌ رشد اقتصادی‌ و اقتصاد ما هم‌ نیست‌، برای‌ این‌ که‌ بتوانیم‌ کارهای‌ سنگین‌ و بنیادی‌ در بخش‌ تامین‌ و بازیابی‌ آب‌ بکنیم‌ باید کمبود سرمایه‌ را به‌ عنوان‌ چالش‌ تلقی‌ کنیم‌.مساله‌ حاشیه‌نشینی‌ و بی‌نظمی‌ در اطراف‌ شهرها، مهاجرین‌ اقتصادی‌ و زیست‌ محیطی‌ را که‌ از نقاط دیگر کشور به‌ شهرهای‌ بزرگ‌ سرازیر می‌شوند باید به‌ عنوان‌ چالش‌ تلقی‌ کرد. عدم‌ کارایی‌ نظارت‌های‌ زیست‌محیطی‌ ما و آلوده‌ شدن‌ هوا و خاک‌ که‌ طبیعتا بر کیفیت‌ آب‌ تاثیرگذار است‌، باید به‌ عنوان‌ چالش‌ تلقی‌ شود.از بین‌ بردن‌ حریم‌ زیست‌محیطی‌ رودخانه‌ها و چاه‌ها و فعالیت‌های‌ آلوده‌ساز را هم‌ باید به‌ عنوان‌ چالش‌ تلقی‌ کرد.بنابراین‌ پاسخگویی‌ به‌ نیاز آب‌ شهرها کار بسیار سنگین‌، پیچیده‌ و حساسی‌ است‌ که‌ باید مورد توجه‌ قرار گیرد. بعد بیرونی‌ و خارج‌ از محیطی‌ این‌ است‌ که‌ نگذاریم‌ شهرهایمان‌ توسعه‌ بی‌رویه‌ پیدا کند و سیاست‌ آمایشی‌ جدی‌، با محوریت‌ منابع‌ آب‌، برای‌ کنترل‌ رشد شهرها و تعادل‌ جمعیتی‌ شهرها باید اتخاذ شود.انتخاب‌ نقاط جمعیتی‌ جدید باید فوق‌العاده‌ حساب‌ شده‌ و با دقت‌ باشد.به‌ طوری‌ که‌ بی‌دقتی‌های‌ امروز، هزینه‌های‌ سنگین‌ فردا را به‌ دنبال‌ نداشته‌ باشد. * حاشیه‌نشینی‌، مهاجرت‌ ، نیاز فراوان‌ به‌ آب‌ و شهرهای‌ تشنه‌ متولیان‌ آب‌ تهران‌ و همین‌طور آب‌ کشور همیشه‌ این‌ نگرانی‌ واقع‌بینانه‌ را مطرح‌ کرده‌اند که‌ ما نمی‌توانیم‌ برای‌ این‌ جمعیت‌، آب‌ تامین‌ کنیم‌ و در عمل‌ هم‌ گاهی‌ ارائه‌ خدمات‌ به‌ این‌ جمعیت‌ها با تاخیر توام‌ بوده‌ است‌.واقعیت‌ تلخی‌ که‌ وجود دارد این‌ است‌ که‌ مهاجرین‌، مهاجرین‌ اقتصادی‌ یا مهاجرین‌ زیست‌محیطی‌ می‌باشند و در نقاطی‌ که‌ بیابان‌زایی‌ ر داده‌ یا خشکسالی‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌، مجبور به‌ ترک‌ خانه‌ و کاشانه‌ خودشده‌اند، ولی‌ عمدتا ناشی‌ از عوامل‌ اقتصادی‌ است‌ که‌ موجب‌ شده‌ تا جمعیت‌ به‌ شهرهای‌ بزرگ‌ روی‌ آورند;و با حداقل‌، زندگی‌ را شروع‌ کنند و بدین‌ ترتیب‌،کسانی‌ که‌ با .١ لیتر به‌ ازای‌ هر نفر در شبانه‌ روز زندگی‌ می‌کرده‌اند، پس‌ از اسکان‌، ضمن‌ درخواست‌ خدمات‌ دیگر، آب‌ بیشتری‌ را نیز طلب‌ می‌کنند و این‌ نشان‌ می‌دهد که‌ ما نمی‌توانیم‌ با عدم‌ تامین‌ آب‌ جلوی‌ این‌ مهاجرت‌ها را بگیریم‌.در واقع‌ زمین‌هاو حاشیه‌های‌ شهری‌ که‌ خدمات‌ زیربنایی‌ ندارند; برای‌ سکونت‌ آنها ارزان‌تر است‌ و لذا اینان‌ در نواحی‌ بدون‌ خدمات‌ می‌توانند ارزان‌تراسکان‌ یابند.مثل‌ آنچه‌ که‌ در زاهدان‌ هم‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌.باید توجه‌ داشت‌ که‌ این‌ یک‌ معضل‌ حاشیه‌نشینی‌ در جهان‌ سوم‌ است‌.مثلا در مکزیک‌ هم‌ یک‌چنین‌ مشکلی‌ با وسعت‌ خیلی‌ گسترده‌تر وجود دارد. در واقع‌ در کشورهایی‌ که‌ رشد جمعیت‌، رشد اقتصادی‌ را درهم‌می‌نوردد و موازنه‌ پایداری‌ بین‌ بخش‌های‌ مختلف‌ و رشد آنها وجود ندارد، توزیع‌ فعالیت‌ها منطقی‌ نشده‌ است‌.لذا شهرهای‌ بزرگ‌ و مرکز این‌ کشورها، مرکز توزیع‌ پول‌ و اعتبارات‌ هستند. سیاست‌های‌ کنترل‌ جمعیت‌ از قبل‌ از انقلاب‌ وجود داشته‌ است‌. حتی‌ قانونی‌ وجود داشته‌ است‌ که‌ قانون‌ منع‌ گسترش‌ شهر تهران‌ بوده‌ است‌ (قانون‌ نظارت‌ بر گسترش‌ شهر تهران‌ مصوب‌ ١٧/٥/١٣٥٢:ماده‌ ٢- از تاری تصویب‌ این‌ قانون‌ سیاست‌های‌ صدور پروانه‌ ساختمانی‌ و اقدام‌ به‌ ساختمان‌ و احداث‌ مراکز اداری‌ و صنعتی‌ و بهداشتی‌ و ورزشی‌ و ایجاد واحدهای‌ مسکونی‌ دستجمعی‌ اعم‌ از خانه‌ یا آپارتمان‌ که‌ موجب‌ جلب‌ یا تراکم‌ جمعیت‌ در تهران‌ در حدفاصل‌ بین‌ محدوده‌ خدمات‌ شهری‌ فعلی‌ و محدوده‌ ٢٥ ساله‌ شهر می‌شود و همچنین‌ سیاست‌ تفکیک‌ اراضی‌ در حد فاصل‌ مزبور توسط شورای‌ مذکور در ماده‌ ١ تعیین‌ خواهد شد. تبصره‌- شهرداری‌ تهران‌ مکلف‌ است‌ ابنیه‌ و تاسیساتی‌ را که‌ بدون‌ پروانه‌ ساختمان‌ و رعایت‌ مفاداین‌ ماده‌ در خارج‌ از محدوده‌ خدمات‌ شهری‌ فعلی‌ تهران‌ احداث‌ گردد، جلوگیری‌ و تخریب‌ نماید.) با وجودی‌ که‌ قانون‌ محکمی‌ بوده‌ و در شرایطی‌ که‌ جمعیت‌ تهران‌ از ٣ میلیون‌ نفر تجاوز نمی‌کرده‌، مسئله‌ را به‌ صورت‌ جدی‌ دیده‌ بودند و البته‌ این‌ قانون‌ هم‌ کارایی‌ جدی‌ نداشته‌ و نتوانسته‌ است‌ مشکل‌ را حل‌ کند. ادامه‌ دارد آب‌ کالایی‌ حتماحیاتی‌، تقریبا رایگان‌ ! بحران‌ آب‌; سیاستگذاری‌ ها و راهبردها(واپسین‌ بخش‌ ) اشاره‌: نخستین‌ بخش‌ این‌ نوشتار که‌ در آن‌ مسائل‌ عمده‌ بحران‌ آب‌ در ایران‌ واکاوی‌ شده‌ است‌، دیروز در همین‌ صفحه‌ از نظرخوانندگان‌ محترم‌ گذشت‌.واپسین‌ بخش‌ آن‌ در پی‌ می‌ آید: غلامرضامنوچهری‌ مصوباتی‌ هم‌ که‌ پس‌ از انقلاب‌ در دهه‌ گذشته‌، در شورایعالی‌ شهرسازی‌ و در دولت‌ برای‌ کنترل‌ جمعیت‌ و ساخت‌ و سازهای‌ بی‌رویه‌ بوده‌ است‌، نتوانسته‌اند اثربخش‌ باشند.باید گفت‌ که‌ عزم‌ ملی‌ کافی‌ برای‌ این‌ فعالیت‌ها نداریم‌ و سیستم‌ مدیریتی‌ ما قادر به‌ پیشبرد این‌ کار نیست‌.ضمن‌ آن‌ که‌ شناختی‌ کافی‌ و علمی‌ هم‌ از این‌ موضوع‌ نداریم‌ و نمی‌توانیم‌ ابعاد بحران‌ را تجسم‌ کنیم‌.یعنی‌ مجموعه‌ کسانی‌ که‌ می‌توانند برای‌ چنین‌ مشکلی‌ تصمیم‌ گیرنده‌ باشند، باور علمی‌ و باور عینی‌ کافی‌ نسبت‌ به‌ فاجعه‌ای‌ که‌ اتفاق‌ افتاده‌ و خواهد افتاد ندارند و بنابراین‌ بیشتر به‌ گفت‌وشنود و مصوبه‌ پرداخته‌ شده‌ است‌.گرچه‌ باید اذعان‌ داشت‌ که‌ کار بسیار مشکلی‌ است‌ و یک‌ معضل‌ جهانی‌ می‌باشد و محدود به‌ شهرهای‌ بزرگ‌ ایران‌ و شهر تهران‌ نمی‌شود."Habitat" برای‌ پرداختن‌ به‌ همین‌ مشکلات‌ تشکیل‌ شده‌ است‌ که‌ حتی‌ درزمینه‌ آب‌، یونسکو یک‌ شبکه‌ جهانی‌ شهری‌ را برای‌ بررسی‌ آب‌ شهرهای‌ بزرگ‌ دنیا مثل‌ پکن‌، تهران‌، مسکو و دیگر شهرها ترتیب‌ داده‌ است‌. به‌ هر جهت‌ با وجود ضعف‌ و ناتوانی‌ که‌ وجود دارد، باید بازهم‌ تلاش‌ کرد تا با سیاست‌های‌ کنترلی‌ محدود کردن‌ فعالیت‌ها ادامه‌ یابد و تلاش‌ بخش‌ ما به‌ عنوان‌ متولی‌ توزیع‌ آب‌، باید تلاشی‌ پیوسته‌، محکم‌ و قاطع‌ باشد.ولی‌ در نهایت‌ ما باید حداقل‌ها را برای‌ جمعیت‌ ساکن‌ تامین‌ کنیم‌. الگوی‌ مصرف‌ آب‌ برای‌ حاشیه‌نشین‌هاو شهرهای‌ جدید، باید الگوی‌ متفاوتی‌ باشد.در آن‌ نقاط می‌توان‌ دو شبکه‌ای‌ را مطرح‌ کرد و در نقاطی‌ که‌ آبی‌ با کیفیت‌ کمتر داریم‌ حداقل‌ می‌توانیم‌ از فواصل‌ کم‌ منتقل‌ کنیم‌ تا به‌ عنوان‌ آب‌ بهداشتی‌ مورد استفاده‌ قرار گیرد و آب‌ شرب‌ را در اندازه‌ای‌ حداقل‌ سرانه‌ .١ لیتر در روز باید تامین‌ کرد. * روش‌ توزیع‌ آب‌ نوبتی‌ و ثمربخشی‌ آن‌ خیلی‌ از کشورهای‌ دنیادرشهرها، ساعاتی‌ از روز را آب‌ دارند که‌ ٢ یا ٣ یا ٦ ساعت‌ در روز است‌.در کشور ما تا حدودی‌ و در نقاط نادری‌ این‌ کار به‌ عنوان‌ راهکاری‌ برای‌ توزیع‌ آب‌ تلقی‌ می‌شود.در روش‌ توزیع‌ آب‌ غیر دائم‌، شبکه‌ را ناحیه‌بندی‌ کرده‌اند که‌ برای‌ ساعاتی‌ از روز، آب‌ در آن‌ ناحیه‌ یا محدوده‌ جریان‌ می‌یابد و مورد مصرف‌ قرار می‌گیرد. در ایران‌ شبکه‌های‌ آب‌ شهری‌ برای‌ هیچ‌ نوع‌ محدوده‌بندی‌ طراحی‌ نشده‌ است‌ و لذا طراحی‌ برای‌ آب‌ ٢٤ ساعته‌ و مطمئن‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ و اگر بخواهیم‌ به‌ آن‌ شیوه‌ عمل‌ کنیم‌، باید شیرها و شبکه‌ را دست‌ کاری‌ کنیم‌ تا امکان‌ توزیع‌ آب‌ به‌ صورت‌ غیر دائم‌ و نوبتی‌ وجود داشته‌ باشد و یا در طرح‌های‌ جدید این‌ موضوع‌ را مدنظر قرار دهیم‌.مسلما راهکار مناسبی‌ است‌.اگر مردم‌ این‌ شیوه‌ را بپذیرند گرچه‌ با آن‌ آشنا نیستند، زیرا اگر بگوییم‌ که‌ آب‌ نوبتی‌ است‌ و آن‌ را قطع‌ کنیم‌، مردم‌ ممکن‌ است‌ حتی‌ آب‌ را برای‌ مصرف‌ یک‌ هفته‌ خود ذخیره‌ کنند.در حالی‌ که‌ در شرایطی‌ که‌ مطمئن‌ هستند که‌ در ساعاتی‌ معین‌ آب‌ جاری‌ خواهد شد، دیگر به‌ این‌ ترتیب‌ عمل‌ نخواهند کرد.ضمن‌ این‌ که‌ دربسیاری‌ از شهرهای‌ ایران‌ پستی‌ و بلندی‌ شهرها مانع‌ از انجام‌ این‌ کار است‌ و نمی‌توان‌ ساعات‌ قطع‌ را در همه‌ جا به‌ طور عادلانه‌ اعمال‌ کرد.زیرا به‌ لحاظ پستی‌ و بلندی‌، در لحظه‌ای‌ که‌ آب‌ قسمت‌های‌ مرتفع‌ قطع‌ می‌شود، آب‌ در ترازهای‌ پایین‌تر تا چند ساعت‌ پس‌ از آن‌ جریان‌ دارد. ما باید درآینده‌ راه‌های‌ عرضه‌ آب‌ را متنوع‌ کرده‌ و قدرت‌ انتخاب‌ را به‌ مصرف‌ کننده‌ بدهیم‌.البته‌ در شرایط اقلیمی‌ و اقتصادی‌ هر منطقه‌ راهکارهای‌ متفاوتی‌ ایجاد می‌شود.یعنی‌ دولت‌ باید حداقل‌ آب‌ شرب‌ و بهداشتی‌ را با قیمت‌ منطقی‌ تامین‌ کند. * فاضلاب‌ و مشکلات‌ آن‌ حفاظت‌ از حریم‌ منابع‌ آب‌ بحثی‌ جدی‌ بوده‌ که‌ در تمام‌ استان‌ها مطرح‌ و محقق‌ شده‌ است‌ که‌ البته‌ در شهرها، برخورد متفاوت‌ است‌.بحث‌ حریم‌ زیست‌محیطی‌ برای‌ رودخانه‌هادر سطح‌ وزارت‌ نیرو مطرح‌ است‌.ما مشکل‌ قانونی‌ داریم‌، حفاظت‌ آب‌ به‌ عهده‌ سازمان‌ محیط زیست‌ است‌.گرچه‌ در گذشته‌ کار چندانی‌ صورت‌ نگرفته‌ است‌.از لحاظ قانونی‌ هم‌ باید دنبال‌ کنیم‌ تا به‌ راهکارهای‌ عملی‌تری‌ در حفاظت‌ کیفی‌ آب‌ برسیم‌.شبیه‌ اقدامات‌ اخیری‌ که‌ در تهران‌ صورت‌ گرفت‌، لازمه‌اش‌ تخریب‌ اماکن‌ موجود در حریم‌ رودخانه‌ها است‌. اجرای‌ طرح‌های‌ فاضلاب‌ نیز می‌تواند به‌ حل‌ این‌ مشکل‌ کمک‌ کند.وزارت‌ کشاورزی‌ نیز باید مقوله‌ استفاده‌ از کود کمتر را دنبال‌ کند.جزئ سیاست‌های‌ برنامه‌ سوم‌ توسعه‌ نیز هست‌ که‌ این‌ کاهش‌ صورت‌ گیرد.راه‌های‌ مختلفی‌ وجود دارد.مثل‌ استفاده‌ از کودهایی‌ با پوشش‌ گوگردی‌ که‌ بررسی‌ تخصصی‌ می‌خواهد ، میزان‌ کود مصرفی‌، متناسب‌ با نیاز گیاه‌ می‌باشد و مازاد نیترات‌ موجود در کود، در آب‌ حل‌ نمی‌شود و منابع‌ آب‌، کمتر آلوده‌ می‌شود.طبیعتا مجموعه‌ راهکارها، اقتصادی‌ و علمی‌ است‌ و باید یک‌ درک‌ علمی‌ در دست‌اندرکاران‌ به‌ وجود آید و هم‌ سرمایه‌گذاری‌ لازم‌ صورت‌ گیرد.در کنار اینها باید بحث‌ نیترات‌زدایی‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ بحث‌ جدی‌ پیش‌ برد.در بعضی‌ کشورها مثل‌ ایتالیا با تمهیداتی‌، آب‌ چاه‌ها را نیترات‌زدایی‌ می‌کنند; که‌ در صورت‌ اقتصادی‌ شدن‌ روش‌ها و با بومی‌ کردن‌ آن‌ می‌توان‌ از آن‌ روش‌ها استفاده‌ کرد.در غیر این‌ صورت‌ مجبور می‌شویم‌ به‌ علت‌ وجود نیترات‌ یک‌ نوع‌ عقب‌نشینی‌ داشته‌ باشیم‌ و از آب‌ چاه‌های‌ نیترات‌دار استفاده‌ نکنیم‌.کما این‌ که‌ در بعضی‌ از نقاط تهران‌ و نیز در مشهد و بعضی‌ شهرهای‌ دیگر این‌ عقب‌نشینی‌ صورت‌ گرفته‌ است‌. * استفاده‌ از آب‌های‌ لب‌ شور پساب‌ فاضلاب‌های‌ تصفیه‌ شده‌ سطوح‌ آبگیر و... استفاده‌ از آب‌های‌ غیر متعارف‌ برای‌ شهرها چندان‌ چاره‌ساز نیست‌.بیشتر در کشاورزی‌ می‌تواند کاربرد داشته‌ باشد. منتهی‌ دربحث‌ آب‌ شهری‌ باید تنوع‌ در عرضه‌ آب‌ به‌ وجود آورد. باید سیستم‌های‌ بطری‌ را در اختیار قرار دهیم‌ و فرهنگ‌ مصرف‌ آن‌ را معمول‌ کنیم‌.در این‌ زمینه‌ نه‌ تنها آب‌ در بطری‌، بلکه‌ دربعضی‌ نقاط کشور، بسته‌بندی‌های‌ .١ تا .٢ لیتری‌ را به‌ صورت‌ صنعتی‌ و بهداشتی‌ تولید کنیم‌. البته‌ در استفاده‌ از آب‌ برای‌ فضای‌ سبز، باید استفاده‌ از پساب‌ را جدی‌تر بگیریم‌ و سرمایه‌ بیشتر را دراستفاده‌ از پساب‌ برای‌ فضای‌ سبز شهری‌ اختصاص‌ دهیم‌.حتی‌ در شهری‌ که‌ آب‌ خوبی‌ دارد باز امکان‌ استفاده‌ از آب‌ با کیفیت‌ مطلوبتری‌ را فراهم‌ کنیم‌.این‌ طور نباشد که‌ همه‌ اینها توسط دولت‌ باشد، بخش‌ خصوصی‌ هم‌ باید دخیل‌ شود.در شهرهایی‌ که‌ آبی‌ با کیفیت‌ مطلوب‌ کفایت‌ ندارد و امکان‌ استفاده‌ از آب‌ شیرین‌کن‌ هست‌ باید از آب‌ شیرین‌کن‌ استفاده‌ کرد.به‌ هر صورت‌ ما در کشوری‌ هستیم‌ که‌ آب‌، کالای‌ ارزشمندی‌ است‌ و بااقداماتی‌ باید آن‌ را اقتصادی‌ کرد و با رونق‌ دادن‌ تنوع‌ عرضه‌، امکان‌ مصرف‌ از آب‌های‌ بسته‌بندی‌ را فراهم‌ آورد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد